سلام

اینبار بازهم دیر کردم٬ آخه خیلی کار دارم و در طول هفته نمیتونم به وبلاگ سر بزنم.
خب٬ این هفته هم مثل همیش گذشت و داره میگذره. این جا  میخوام از اون دوست خوب اهوازی ام که ای دی منو اد کرده بود تشکر کنم. خدایش خیلی آدم مهربونی است. یه وقت های شنیده بودم که میگفتند که هر چه از دوست رسد نکوست ولی درکش نکرده بودم و حالا میتونم بفهمم که یه پیام کوتاه و یه سلام کوتاه از یه دوست چقدر برام ارزش داره. موقعه که صبح میام و مسنجرو باز میکنم و میبینم که از دوستام حتی فقط یه hi کوچولو رسیده چقدر خوشحال میشم. یه دوست دیگه هم دارم که اهل مشهده و خیلی هم زبل و بذله گو که خیلی بهش عادت کرده ام طفلکی هفته یه بار تو عشق شکست میخوره و کلی ماجرا .  ولی پسر به حالی هستش. دیگه دوست قدیمی دارم که اهل یزد هست ولی نمیدونم که این روزها چش شده اصلاْ جواب پیام ها رو نمیده و امروز نوشته بود که من خوب نیستم ولی توضیح نداده بود که این خیلی ناراحتم کرد. خب به هرحال دوست یعنی دوست.
و دوستان دیگرم که به من لطف دارن و انشالله که بتونم یه جوری جبران کنم.
امروز هوای دوستان به سرم زد و یه کمی در مورد دوستام نوشتم. خب منکه فامیلی ندارم٬ بهترین کس در این دنیا دوستام هستند. و من همیشه به همه شون افتخار میکنم چون تا حالا دوست بدی نداشته ام.
دیگه چیزی به فکرم نمیرسه که بنویسم٬ چون بر حسب عادت همیشه گی وقتی قلم و کاغد میگیرم و میخوام چیزی بنویسم کله ام خالی از فکر میشه و نمیتونم افکارم رو منسجم کنم و بنویسم. ولی سعی میکنم تا جایی که بتونم تایپ کنم .

خب فعلا همه تون رو به خدا میسپارم و منتظرم به نظرات شما